without any horns and tails:/
شاید زندگی به اون زیبایی نباشه که ما تصورشو میکنیم...
میشه از این زاویه به موضوع نگاه کرد که یک مشت آدم افسرده کنار هم جمع شدیم و تشکیل جامعه دادیم:/
حالا تو این جمع به اصطلاح جالبمان یک سری موجودات کمیابی هستن که هنوز معلوم نیست از کجا اومدن و اصلا معلومم نیست واقعا وجود خارجی دارن یا نه...
این موجودات عجیب که نه شاخ دارن نه دم( همین عجیب تر میکنه ماجرا رو) دائما دارن میخندن و شکلک در میارن و هارهار فکر میکنن خیلی بامزن:/
هرچی بهشون نگاه عاقلن درسفیه هم میندازی عین خیالشون نیست:/ گاهی اوقات فکر میکنم باید بهشون لقب عبسنت هدد بدم:/ هرچند اسمی ندارن...
عاقا ما ها هم که بس عادم های مهربون و دوست داشتنی هستیم:دی فکر میکنیم که خب اینا تو جمع ما احساس ناراحتی میکنن دیگه... باید یک کاری کنیم..
پس بیایم اونا رو هم مثل خودمون افسرده کنیم!!!!
و اینگونه بود که تعداد ما داره هرروز بیشتر و بیشتر میشه و ما افسرده و افسرده تر...
+ منم جزو همون عادمای بی شاخ و دم بودم ://
《N.K》
- ۹۵/۰۸/۲۰