Frozen Shadows

Frozen shadows are real

Frozen Shadows

Frozen shadows are real

غرق در تاریکی...
میلرزد...
ترسیده...
خودش را درآغوش میگیرد و به خواب میرود...
او حالا سایه یست در سرمای زندگی...
در دنیای سایه های یخ زده...

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب
  • ۹۹/۰۳/۰۸
    -_-
  • ۹۹/۰۳/۰۴
    ._.

خزعبلات یک ذهن مریض

شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۱۱ ب.ظ

یکی از چیزایی که الان فهمیدم اینه که مطالبی که میذارم اینجا نه تنها چرت و پرتن، بلکه فونتش انقدر ریزه که وقتی خودمم میرم بخونمشون وسطش میگم ولش کن بابا ارزش کور شدنمو نداره! 

خب بریم سراغ خزعبلات گفتن:

اولا که نمیدونم چرا جک و جونورا منو خیلی دوست دارم هرجا منو میبینن میپرن روم! لایک برو (bro) این همه جا تو این کره ی خاکی هست بعد توی ملخ قهوه ای گنده ی زشت(توهین نشه به ستاد حمایت از ملخ ها) تصمیم گرفتی بپری رو کله ی من. اونم وقتی تو یه مکان عمومی(ماسک داشتم به خدا) هستم و نمیتونم اون روسری کوفتیو با جیغ از سرم بردارم بتکونمش بلکه توی کنه کنده شی ازش. فقط مجبور شدم با ارامش تمام از اقایی که اون اطراف کار میکرد خواهش کنم ملخو از رو سرم برداره( بنده خدا انقدر ترسیده بودم یادم رفت ازش تشکر کنم. خدا بهت هر چی تو زندگی میخوای بده). کل روز حس میکردم یه جونور داره از سر و کولم بالا میره.

از اون جایی که یه ماه مونده به کنکور فقط( اگه خدا بخواد و اینا هم هی تصمیم نگیرن تایمشو عوض کنن) رفتم 5 تا کتاب خریدم و عین همیشه موقع دیدن اون همه کتاب مانند خری که تیتاپ خورده و یا مثل پسر بچه ای که موبایلتو میدی بهش بازی کنه(اخرشم با دستای نوچش کل صفحه گوشیتو کثیف میکنه) منم ذوق مرگ شدم. نمیدونم این چه عادتیه پیدا کردم که میرم کتابای مجموعه ای میخرم و واسه اینکه یهو خدایی نکرده از کتابا خوشم نیاد یه جلد میخرم از اون مجموعه، بعدم به این فکر میکنم که نه نمیتونم یه کتاب بخرم که میرم با از یه مجموعه ی دیگه جلد اولشو برمیدارم و در اخر به خودم میام میبینم من موندم و کلی پول خرج کرده و مجموعه های نصفه ای که باید بازم کلی پول خرجشون کنم که کامل بشن. از اون بدتر، باید بازم از خونه برم بیرون برای خرید بقیه جلداش( موضوع کرونا نیست من کلا از خونه بیرون رفتنو دوست ندارم). باز خوبه کنارش همیشه یه کتاب تک جلدی میخرم وگرنه باید با پولام برای همیشه خداحافظی میکردم. مامانم همیشه موقع بیرون رفتن از کتاب فروشی رسما یقمو میگیره و پرتم میکنه بیرون وگرنه منو ول کنی بالشمو برمیدارم میرم یواشکی اونجا زندگی میکنم.

به نظرم بس کنم بهتره شمام زندگیتونو صرف خوندن این خزعبلات نکنید منم برم تست بزنم.

سوال اساسی 1: خودت میدونی که رتبه ی کنکور مسواکه؟

سوال اساسی دو: میدونم سخت روی اون همه ارایش و عشوه های زیبا واسه دوس پسر گرامیت بخوای ماسک بزنی، ولی واقعا چرا نمیزنی؟

این که چرا یک رو نوشتم 1 و 2 رو نوشتم دو هم برامده از ذهن مریضمه زیاد بهش توجه نکنید.

  • No4 ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی